|
|
|
|
|
روزها می گذرد هجر تاوان گناهان من است سهم من از شب و روز غم غربت، غم یاران من است کاش می شد که در این تیره شب هجر و فراق کورسوهای وصال همچو خورشید فروزان گردند به سرود خوش وصل شادمان جمله یاران گردند دل من سخت هوس آلود است تا نهی سر بر دوش قصه آغاز کنی ببری از سر هوش 1381/8/23 |
||
|
+
نوشته شده در یکشنبه دوم مهر ۱۳۸۵ساعت 0:22 توسط سید حسین عمادی سرخی
|
|
||