در جمع یاران دروغین، مرد تنهایم

در حسرت ربنا .....درد دلی با استاد
بیایید میهمان صفحاتی از قلب من باشید.

دعای ربنای تو قشنگ است
که ا زجنس خدا، بی آب و رنگ است
نمی خواهند این بی رنگی ات را
همانهایی که دلهاشان ز سنگ است

 

دلم پژواک نوای ربنایت را می خواهد.
نه از باندهای خسته گوشی ام.از باندهای تلویزیون خانه ام.
افسوس که تلویزیون خانه ی ما اسیر باندهاست........

+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۳ساعت 12:18  توسط سید حسین عمادی سرخی  |