در جمع یاران دروغین، مرد تنهایم

تقدیم به سقای تشنه لب
بیایید میهمان صفحاتی از قلب من باشید.
بنگر! فرات زند دست روی دست

بنگر که می چکد انسان مقابلش

اول چکید دست و چکید اشک و آبرو

این سان چکیدنی نشود آب باورش

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و پنجم بهمن ۱۳۸۸ساعت 16:58  توسط سید حسین عمادی سرخی  |