در جمع یاران دروغین، مرد تنهایم

تو برو سفر سلامت
بیایید میهمان صفحاتی از قلب من باشید.
زیر بارون
تک و تنها
بی تو خیسم
خیس رویا
می نویسم روی دیوار
با سرانگشتای خیسم
تو که رفتی و پریدی
من برا کی می نویسم؟!!
تو پریدی رو به فردا
منو جا گذاشتی اینجا
تو برو سفر سلامت
همره تو دست مولا
اما یادت باشه وقتی
همه دنیا رو گشتی
وقتی خسته از تلاشت
یه گوشه تنها نشستی
نکنه بگی غریبم
از محبت بی نصیبم
فکر کنی دنیا تمومه
یا بگی که بی حبیبم
من هزار سالم که باشه
اینجا منتظر می شینم
تا که یکبارم که باشه
روی ماهتو ببینم
+ نوشته شده در  شنبه هفدهم آذر ۱۳۸۶ساعت 7:51  توسط سید حسین عمادی سرخی  |