در جمع یاران دروغین، مرد تنهایم

برای "صبح سپید" که علت دوری ما از امام زمان(عج) را می پرسید:
بیایید میهمان صفحاتی از قلب من باشید.
تازه صحبت سر گرفته
بحث کار زشت احمدبود
و خرید سینه ریز بدلی از بهر ماندانا
و چه زیباست که غیبت بکنی هر لحظه
و رفیقم پز در میکرد
که ندا قاطی طارم کردم
و کسی هیچ نفهمید که من ظلم به مردم کردم
"برو آقا دو سه روز دیگر
کار من بسیار است"
نه ببخشید کسی با تو نبود
یک مزاحم چه سمج آمده بود
تند و تند از من امضا می خواست
گور باباش مگر نوکر باباشم من؟

خوب چه می پرسیدی؟
ها! بیاد آوردم!
علت دوری ما از آقا؟
......
وای! از سوز دلم می گویی!
تا به کی ندبه کنم
چند چله بروم بنشینم
آی! ای مرد غریب زهرا!
من که سرباز توام !
و هزاران سرباز
همچو من بسیار است
پس چرا روز ظهورت دور است؟!!!
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۸۶ساعت 12:31  توسط سید حسین عمادی سرخی  |